این روزها بحث پتروشیمی در ایران داغ است. سالها است زمزمه فساد در این بخش در محافل تخصصی و رسانهای به گوش میرسد، اما رسوایی اخیر باعث شده تا پتروشیمی در کانون توجه مردم عادی هم قرار بگیرد. اما چرا پتروشیمی، به یکی از کانونهای فساد در ایران تبدیل شده است؟
باوجود اينكه عمر صنایع پتروشیمی در ایران کمتر از ۶۰ سال است اما در همین دوران کوتاه، تحولات زیادی از سر آن گذشته است؛ كه امروز در حالی که اکثر بخشهای اقتصاد ایران ورشکستهاند، به نظر میرسد پتروشیمی هنوز سرپا است و بازار تجارت آن همچنان رونق دارد؛ چنانکه چشم طمع بسیاری به آن دوخته و پای انواع و اقسام مافیای سیاسی و نظامی و اقتصادی به آن باز شده است.
به گزارش ايران واير، بر اساس برآوردهای مرکز پژوهشهای مجلس چیزی بیش از یک چهارم ارزش افزوده تولیدی بخش صنعت در سال ۱۳۹۴، مربوط به صنایع پتروشیمی است. اگر تاثیر این صنایع را بر سایر بخشهای دیگر تولید و خدمات حساب کنیم، چنانکه سهم واقعی پتروشیمی از تولید ناخالص داخلی ایران به حدود چهار درصد میرسد و از این جهت ششمین بخش بزرگ اقتصاد ایران است که در صورت حذف آن حدود ۴ درصد اقتصاد ایران از بین میرود.
در چنین شرایطی سیطره نهادهای قدرتمند نظامی و سیاسی بر پتروشیمی و رقابت نفسگیر افراد و نهادهای فعال در فساد سیستماتیک و سازمانیافته قابل درک است. بويژه كه حجم فروش داخلی محصولات پتروشیمی در سال ۱۳۹۶ بیش از ۳۸ هزار و ۷۳۰ میلیارد تومان بوده است بعلاوه كه حجم صادرات پتروشیمی نیز در سال ۱۳۹۶ بیش از ۱۲ میلیارد دلار گزارش شده که بیش از یک چهارم کل صادرات غیرنفتی ایران (نزدیک ۴۷ میلیارد دلار) در سال ۱۳۹۶ است.
در همين حال، افراد فاسد وسودجویی در داخل تشکیلات اداری پتروشیمیها با کمک واسطهها، تاریخ فروش محصولات، قیمتها یا حتی موعد پرداختها را در دفاتر حسابداری یا قراردادها جابجا کنند. در چنین شرایطی حجم پولی که در این میان به صورت غیرقانونی جابجا میشود، رقم قابل ملاحظهای است که میتواند رکورد فسادهای تاریخ ایران را جابجا کند.
در واقع این نه صنعت پتروشیمی است که تحت تاثیر تحریمها دچار رکود شده، بلکه دلالی و واسطهگری است که به لطف تحریمها رونق یافته است؛ رونقی ویرانگر که در فروپاشی ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و البته ساختارهای پوسیده سیاسی ایران، نقشی تعیینکننده دارد.