روایت جوان افغان كه به صف فاطمیون پیوست سپس از سپاه گريخت
سايت "ایران واير" در گزارشى روایت جوان افغان را که قاچاقی به ایران وسپس به جنگ در ميان جنگجویان لشکر "فاطمیون" در سوریه رفت، ودر نهایت، مخفیانه به افغانستان بازگشت نقل مى كند.
اين جوان بنام "حسن" از طریق فردى به قاچاقچی مرتبط شد که او را به ایران ببرد تا به صف فاطمیون بپیوندد. حسن بدون هیچ مشکلی به تهران رسید وبه محض قدم گذاشتن به این شهر، برای پیوستن به لشکر فاطمیون اقدام کرد.
دو هفته بعد حسن را به همراه گروهی هفتاد نفری از افغانستانیها که در میانشان کودک هم بود، به شهر یزد میفرستند تا به مدت ۲۱ روز، دوره آموزشی را بگذرانند. در این مدت آنها به یادگیری «جنگهای چریکی و چگونگی کار با سلاحهای سبک و پرتاب نارنجک و بمبهای دستی» مشغول میشوند.
به روایت حسن در حین آموزش نظامی «هر روز یک آخوند هم برای آن جنگجویان از جنگ کربلا و امام حسین میگفت که به خاطر مذهب شیعه در کربلا شهید شد و ما هم باید راه امام حسین را ادامه دهیم. او میگفت داعش مانند لشکر یزید است که میخواهد شیعیان را نابود کند.»
این شهروند افغانستانی تا رسیدن به سوریه گمان میکرد به اطراف «حرم حضرت زینب» فرستاده میشود و قرار است با داعش بجنگد. اما وقتی به دمشق رسیدند، او وهمرزمانش را به چندین دسته تقسیم کردند وبه مناطق مختلف جنگی در سوریه اعزام شدند.
او یک ماه و نیم در منطقه بوکمال جنگید وسپس برای پاکسازی به پالمیرا فرستاده شد. حسن در عملیاتهایی که در منطقه بوکمال شرکت داشت، بیش از ده نفر از همرزمانش را از دست داد و تعدادی هم مجروح شدند.
وى گفت: "مسئولان سپاه بدون توجه به مجروحان، با رها کردن جسدهای جانباختگان، به جنگهای چریکی خود ادامه میدادند. به محض کشته شدن اعضای فاطمیون سپاه پاسداران جنگجویان تازه نفس افغانستانی را از دمشق به منطقه میفرستادند. بیشترین قربانیان هم از تازهواردها بودند، چون تجربه جنگ نداشتند. برخی چنان کم سن و سال بودند که توان حمل سلاح را نداشتند".
در یکی از عملیاتهای پالمیرا، او به همراه همرزمانش که چهارده نفر بودند، توسط داعش محاصره شدند. حسن وقتی که تاریکی شب فرا رسید، در حالی که به خاطر اصابت گلوله به پاهایش آسیب دیده بود، توانست خود را از ساختمانی که در آن پناه گرفته بودند، رها کند.
حسن را برای مداوا به ایران منتقل کردند. او به محض ترخیص از بیمارستان، راه افغانستان را در پیش گرفت وبه کشورش بازگشت تا دوباره از سوی نیروهای سپاه پاسداران به سوریه فرستاده نشود. او حالا در کابل هم در خفا زندگی میکند تا مبادا از سوی نیروهای دولت و داعش شناسایی شود.